مارجین کال زیر ذره بین مدیران بازارسرمایه / اولین نشست تحلیل فیلم مارجین کال دربورس نخستین نشست تحلیل فیلم سینمایی در حوزه مالی و اقتصادی با عنوان مارجین کال، با میزبانی امین آذریان، کارشناس بازارسرمایه، مجری و متولی این برنامه و با حضور امیر تقیخان تجریشی، عضو هیات مدیره گروه مالی فیروزه – امید معلم، سردبیر دنیای تصویر و فعالان بازارسرمایه و سینما در تاریخ 12 تیرماه 1403 برگزار شد؛ لازم به ذکر است که حامیان این نشست شرکت سبدگردان داریک پارس و دانشگاه تهران هستند. در ابتدای این برنامه امین آذریان، کارشناس بازارسرمایه، مجری و متولی نشست تحلیل فیلم سینمایی مارجین کال گفت: این فیلم روایتی پراضطراب از ثانیه های سقوط یک بانک در بحران اقتصادی آمریکاست که با بهره گیری از عناصر سینمایی توانسته تا مخاطب خاص و عام را مجذوب خود کند. این کارشناس بازارسرمایه در ادامه افزود: کارگردان این فیلم باتوجه به شناختی که از سرمایه گذاری و مباحث اقتصادی دارد، اثر تقابل سوت های محیطی بر افراد متخصص و کارشناس با آدم های تازه کار را نشان می دهد. همچنین در فیلم مذکور نشان می دهد که صدای هلیکوپتر برای افراد غیرحرفه ای بسیار استرس زا و بر هم زننده آرامش است؛ در نتیجه باید حواسمان به موضوعات مختلف و ریسک ها باشد، اما در عین حال هیجان زده نشویم. وی عنوان کرد: لازم به ذکر که گفته شود پدر چاندور کارگردان این فیلم یکی از بانکدار های سرمایه گذاری در امریکا بوده و چاندور با این فرایندها و اتفاق ها زندگی کرده است. به گفته آذریان: در کشور ما این تصور وجود دارد که بصورت دستوری باید فیلمی در حوزه بورس ساخته شود که اشتباه است؛ این دستوری بودن هیچ شباهتی به مفهوم کلی سینما ندارد؛ چراکه وقتی به ادبیات و موضوع مورد نظر تخصص و اشراف نداشته باشید، خروجی اثرگذار نیست. گویی فیلم نامه نویس مجبور به گنجاندن مفهومی در قصه خود بوده و همه موارد حالت فانتزی و اضافه شده است. امید معلم، سردبیر دنیای تصویر اظهار داشت: این فیلم بیانگر ساخت صحیح فیلم در آمریکاست؛ چراکه سفارشی نیست و نشات گرفته از دغدغه و سواد سازنده است. باید گفت در آمریکا، فیلمساز ابتدا دغدغه ای را پیدا کرده و به شکل صحیح به این موضوع ورود پیدا کرده است؛ در نتیجه فیلمی که ساخته شده هدفمند است. وی در ادامه افزود: این فیلم یک مستند واقعی است که به یک درام جذاب بدل شده و بدون اکشن هم هیجان انگیز است. به نظر می رسد فیلم مارجینکال برغم مفاهیم تخصصی برای مخاطب عادی هم قابل درک است و مقبول شده؛ به همین دلیل می بینیم که نمره imdb آن 7.1 از 10 است؛ در حقیقت فیلمنامه به شکلی نوشته شده است که در لبه نگه داشتن مخاطب تخصصی و مخاطب عام خواهد بود. سردبیر دنیای تصویر اظهار داشت: نکته جالب دیگر فیلم سن کاراکترهاست که می توان به آن توجه ویژه داشت؛ سن کم بازیگران است؛ همچنین شاید برایتان سوال شود که چرا روند قصه در چند روز نمی گذرد و تنها در یک روز روایت می شود؟ در اصل جذابیت این فیلم همین است؛ این که مشکلی آنقدر حیاتی ایجاد شده که ساعت 3 صبح همه باید جمع شوند و حتی رئیس با هلیکوپتر می آید و این اوج قدرت فیلم است که مخاطب را همان ابتدا درگیر می کند. امیر تقی خان تجریشی عضو هیات مدیره گروه مالی فیروزه تصریح کرد: در این فیلم شاهد هستیم که چگونه رفتارها، بحران را رقم میزنند؛ در سازمانی که نقطه نقل قصه فیلم است، کوچک ترین و غیرضروری ترین موضوعات مورد توجه قرار دارند، اما موضوع اصلی نادیده گرفته شده است؛ در نتیجه شاهد آن هستیم که چگونه مدیر بحران به راحتی اخراج و شرکت به ورطه بحران کشیده می شود. به گفته وی؛ از اقدامات مهم سینما، ورود به حوزه های تخصصی است که شاید به شکل عادی برای مردم قابل هضم نباشد؛ به نظر می رسد درک و فهم آسان موضوعات تخصصی برای مخاطب عام از اقدامات ویژه سینماست. تجریشی خاطرنشان کرد؛ سینما باید بتواند موضوعاتی چون سقوط بورس را برای مردم به تصویر بکشد؛ باید گفت نقاط قوت جامعه آمریکا، سینمای پویای آن است که هشدار رو به جلو می دهد؛ در چنین شرایطی مسئول خوب اجازه می دهد که سینما حرف خودش را بزند و به آن توجه می کند. این مدیر خوشنام عنوان کرد: استفاده از کلاس و کتاب، دست یابی به بخش عمیقی از دانش است که برخلاف گشتن در فضای مجازی توهمی از دانش را به دلیل برخورداری از یک دانش غیرواقعی و سطحی رقم نمی زند؛ در نتیجه سینما می تواند کتاب را برای افرادی که فرصت مطالعه ندارند؛ به شکل ساده تر توضیح دهد وکمک میکند تا فجایع تکرار نشوند. همچنین مشکل ما در ایران این است که مسائل را به جای مطرح کردن و درس گرفتن با تبدیل کردن به مسائل امنیتی پنهان کنیم. این پیشکسوت بازارسرمایه بیان داشت: موضوعی که در این فیلم بارها و بارها به آن اشاره می شود؛ بازاری است که نیازمند تصمیمات سریع و خشن است.
از این رو؛ تمامی کاراکترهای این فیلم دنبال ارتقا هستند و مسائل مالی در زندگیشان برجسته است. وی اشاره کرد: یکی از دلایلی که پول زیادی در آمریکا برای سینما صرف می شود، این است که نوابغ در حوزههای دیگر نروند؛ در نتیجه حضور نابغه ها در فضای فرهنگی باعث ارتقای آن جامعه است. همچنین نقدی که به این فیلم می توان داشت؛ این است که سیستم طوری طراحی شده که عمده پول دارها، پول دارترها و میانه ها به طبقه های پایین تر سقوط می کنند. امین آذریان – میزبان نشست تحلیل فیلم سینمایی مارجین کال در پایان این برنامه گفت: یکی از درس هایی که این فیلم در خود دارد، این است که تفاوت مدیران رده بالا و مدیران میانی و پایینی را برجسته می سازد؛ افراد بالای سازمان عمدتا ریسک هایی را می پذیرند که افراد رده پایین و میانی چنین نمی کنند .باید گفت فرق مدیر ارشد با سایرین همین است؛ همچنان که در دنیای واقعی می بینیم که چگونه ایلان ماسک بخش قابل توجهی از سرمایه خود را برای خرید توئیتر هزینه می کند؛ کاری که آدم های معمولی نمی کنند. باید گفت آدم های این فیلم همچون کاراکترهای داستایوفسکی خاکستری اند و موضوعاتی چون سرمایه گذاری بانکداری، مدیریت ریسک، اتیکال دیلما، سرعت تصمیم گیری در جلسات ضروری از جمله درس هایی است که این فیلم به تصویر می کشد.